سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از دانشمندان پیروی کنید که آنان چراغ های دنیا و آخرت اند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :0
کل بازدید :9112
تعداد کل یاداشته ها : 3
103/9/22
12:35 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مجید رجبی[0]
دکترای تخصصی بیولوژی سلولی عضو هیات علمی دانشکاه ازاد شهرقدس عضوبسیج اساتید استان تهران مدیر حلقه علمی تفکر زیستی

خبر مایه

** رب زدنی علما **

بخش اول

مبانی فلسفه علم

فلسفه علم عبارت است از نوعی معیار شناسی جنبی. فیلسوف علم پاسخ پرسشهایی از این قبیل را جستجو می‏کند  :

·          چه مشخصه‏هایی تحقیق علمی را از سایر انواع پژوهش متمایز می‏سازند؟

·          دانشمندان در مطالعه و بررسی طبیعت چه روشهایی را باید اتخاذ کنند؟

·          برای آنکه یک تبیین علمی صحیح باشد چه شرایطی باید احراز گردد؟

·          قوانین و اصول علمی از نظر شناسایی یا معرفت بخشی چه مقام و موقعی دارند؟این تعریف مبتنی بر این اصل است که میان فعالیت علمی و تفکر درباره اینکه فعالیت علمی چگونه باید انجام شود، تمایزی وجود دارد و این تمایز لازم است که مطمح نظر قرار بگیرید.این نظر در باب فلسفه علم بعضی از جنبه‏های نظریات دوم و سوم را به هم می‏آمیزد و پیوند می‏زند  .

مسائل متعددی در حوزه فلسفه علم مورد کاوش و تحقیق قرار می‏گیرد.در گذشته، مسائل فلسفه علم یا علم‏شناسی، مجموعه‏ای محدود را تشکیل می‏دانند لیکن اخیرا در طی توجه متفکران، این مسائل به صورت چشمگیری فزونی یافته و دامنه وسیعی پیدا نموده است.در اینجا به نظرات برخی از متفکرین در خصوص مسائل فلسفه علم می‏پردازیم  .

چنانکه پیشتر اشاره شد جان لازی برخی از مسائل اصلی فلسفه علم را از این قرار بیان نموده است:تمایز تحقیق علمی و دیگر تحقیقات، روشهای مطالعه طبیعت از طرف دانشمندان، شرایط صحت تبیین علمی، جایگاه معرفت بخش قوانین و اصول علمی و....آرثر دانتو مباحث اصلی مربوط به فلسفه علم را در قالب سه عنوان:مفاهیم (حدود)، قوانین، و تئوریها بیان می‏داد.

کارل همیل در کتاب«فلسفه علوم طبیعی»، هشت مسأله را موضوع تحقیق خود قرار داده است که عبارتند از:پژوهش علمی، آزمون فرضیه‏ها، معیارهای تأیید و پذیرش، قوانین و نقش آنها در تبیین علمی، نظریه‏ها و تبیین نظری، مفهوم سازی و تأویل نظری.    ژولین فروند در کتاب خود به نام«نظریه‏های مربوط به علوم انسانی»به مسائلی از قبیل طبقه‏بندی علوم و روشها و بحث تمایز علوم و نیز به مسأله وحدت و کثرت علوم و...اشاره نموده است.  آلن راین مباحث فلسفه علوم اجتماعی را به صورت مباحثی از قبیل:رابطه علم و فلسفه، استنتاج استقرایی مقام قیاس در تبیین علمی، رشد معرفت، مقام تئوریها در علم، مشابهت و تفاوت علوم انسانی و علوم طبیعی، علوم اجتماعی و مسأله پیش‏بینی و...مطرح می‏کند.

برخی بر این نظرند که پیکره فلسفه علم (تجربی)را مسائلی از این قبیل تشکیل می‏دهد: علم چیست؟چگونه زاده می‏شود؟چگونه رشد می‏کند؟روش و ابزار کاوش در علم چیست؟چه چیز را می‏توان علمی دانست؟قانونهای علمی چگونه‏اند؟تفسر علمی یعنی چه؟پیش‏بینی علمی چگونه است؟رابطه متافیزیک و علم چیست؟ محدودیتهای علم و روش‏شناسی آن در کجاست؟ جبر علمی به چه معناست؟استقراء و قیاس در علم چه نقشی دارند؟تجربه و مشاهد، تعمیم و استنتاج در علم چگونه صورت می‏گیرند؟گزینش، عینیت، ذهنیت، غایت‏گرایی، میلها(در مقابل قانونها)، تحویل‏پذیری   reduction  ، احتمالات و آمار، بساطت، مدل سازی، انتزاع(تجرید، کل‏گرایی، آنتروپوموفیزم)و....

برخی دیگر مسائلی را طرح کرده‏اند که باید در حیطه مباحث اصلی فلسفه علم، به ویژه فلسفه علوم انسانی، قرار گیرند.مسائلی از قبیل:تناسب دلیل و مدعا، ارزیابی استدلالات آماری در اثبات قضایای علمی، تقدیس و تمجید علم، تلاش در کاهش بازیگری انسان در درک واقعیات و افزایش جنبه تماشاگری او، جلوگیری از زندانی شدن محققان در دایره محدود موضوعات تخصصی و جلب توجه آنها به دیدگاههای کلی در جهان بینی، بحث در اهمیت و ترجیح بعضی از علوم بر بعضی دیگر و تعیین ملاک آن، تحقیق و تنقیح مسائل فلسفی هر یک از علوم، کشف روابط فلسفه‏ های علوم با یکدیگر برای کشف یک وحدت عالی در معارف فلسفی علوم و...

بعضی دیگر پس از طرح مسائل عمده فلسفه علم در صدد تقسیم‏بندی مسائل مطرح شده در آن برآمده‏اند.مسائل عمده فلسفه علم از این نظر عبارت است از:پیش‏فرضها، حدود و همبستگی‏های علوم، تأثیر اجتماعی علوم، بی‏طرفی شناخت علمی، متدولوژی، استقرار، قانون و...از این دیدگاه، می‏توان مباحث این رشته از دانش بشری یعنی فلسفه علم را به سه قسمت اصلی تقسیم نمود اگر چه هر سه قسمت مستقل از یکدیگر نمی‏باشند  :

·      مطالعه انتقادی درباره روشهای علمی، سمبلها و اساس سیستم‏های منطقی علوم.فلسفه علم از جهت بررسی روشها، سعی بر آن دارد تا واژه‏هایی چون استقراء، فرضیه، مواد و داده‏ها، کشف و تحقیق‏پذیری، را روشن سازد چون هر علم به عنوان یک سیستم سمبولیک تلقی می‏گردد، تئوری کلی سمبولها و نشانه‏ها نقش عمده‏ای را در فلسفه علم ایفا می‏کند  .

·      کوشش در روشن نمودن مفاهیم، پیش تصورات و فرضیات علوم.فلسفه علم متضمن تحلیل انتقادی مفاهیم اساسی علم مانند کمیت، کیفیت، زمان، مکان، علت و قانون می‏باشد که به وسیله دانشمندان به کار می‏رود ولی به وسیله آنها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار نمی‏گیرد.از طرف دیگر فلسفه علم شامل مطالعه و بررسی مسائلی از قبیل اعتقاد به جهان خارج، اعتقاد به همانند بودن و یک شکل بودن طبیعت و عقلانی بودن جریانات طبیعی می‏گردد  .

·      مطالعه گسترده و پراکنده در جهت تعیین حدود و قلمرو خاص علوم به منظور تعیین همبستگی آنها با یکدیگر و بررسی نحوه ارتباط آنها با یک تئوری کلی جهانی یا ارتباط آنها با بعضی از جنبه‏های آن تئوری، از جمله مباحث فلسفه علم بشمار می‏رود.از جمله موضوعات این بخش از فلسفه علم، طبقه‏بندی علم است.

به نظر می‏رسد برای آنکه مسائل فلسفه علم دارای یک چارچوب منطقی و منظمی باشد لازم است تا«دیدگاه روش‏شناسی تحقیقاتی»متفکرین اسلامی را که در علوم مختلف از آن استفاده نموده‏اند، به کار گیریم.یکی از متفکرین و محققین معاصر در خصوص این روش چنین می‏نویسد:سر لوحه این متدلوژی تحقیقاتی همین دو بخشی علم به تصور و تصدیق است که در بدایت هر دانش اسلامی باید این دو گونگی به صورت اصل موضوعی با یک روش تعلیماتی پذیرفته شده، مسلم فرض شود، تا یک پژوهنده بتواند کار پژوهشگری خود را آغاز کند و به ترتیب معینی به انجام برساند. این روش تحقیقاتی روشی است که برخی از بزرگان آن را در مباحث معرفت شناختی و هستی شناختی خود به کار گرفته‏اند.برای مثال کتاب ارزشمند و وزین «اصول فلسفه و روش رئالیسم»از این قبیل است  .

و باید افزود استاد شهید مطهری نیز، خود، به کارگیری این روش اذعان نموده‏اند و غفلت متفکرین غربی را در عدم رعایت تفکیک بین این دو مقام(تصور و تصدیق)، در مباحث معرفت شناسی، یادآور شده‏اند.

چه بسا بتوان گفت که برخی از محققان غربی بدون اشاره صریح به این نوع تفکیک و مسأله رعایت تقدم و تأخر مباحث، در صدد اعمال این دیدگاه روش‏شناختی، در تحقیقات خود بوده‏اند  .

برای مثال آرثردانتو در بیان مسائل فلسفه علم نقطه شروع بحث خود را مفاهیم قرار داده است و آنگاه بحث قوانین و تئوریهای علمی را مطرح ساخته‏ است لیکن باید اذعان نمود که این دیدگاه روش شناختی، به صورت صریح و کاملا اساسی، به نظر می سد، تنها توسط متفکرین اسلامی مورد تأکید و عمل قرار گرفته است  .

بر اساس این روش تحقیقاتی، می‏توان مسائل فلسفه علم را در ذیل دو مبحث کلی تصورات و تصدیقات مطرح ساخت.در باب تصورات برای مثال مباحثی مانند:مبادی تصوری علوم(اعم از مبادی عام و خاص)، مفاهیم خاص علوم، کیفیت انتزاع مفاهیم، تقسیم‏بندی مفاهیم، رابطه مفاهیم با یکدیگر، تحول تاریخی مفاهیم و...قابل طرح است  .

در باب تصدیقات به مباحثی از قبیل:مبادی تصدیقی علوم(اصول متعارفه و موضوعه  )  ، تقسیم‏بندی قضایا، علم بعنوان مجموعه قضایای خاص، رابطه علوم با یکدیگر، روشهای علوم، تمایز علوم، قوانین، تحولات علوم، واقعنمایی قضایای علوم و...می‏توان اشاره کرد  .

 تحقیق در فلسفه علم

برای تعیین روش تحقیق در فلسفه علم می‏توان سه راه را پیشنهاد نمود.نخست از طریق تحلیل موضوع فلسفه علم، دوم از راه تأمل در مسائل آن و سوم به واسطه ادعاها و نظرات فیلسوفان علم.حال به ترتیب به بیان این سه طریق می‏پردازیم.

راه نخست راهی سات که متفکرین اسلامی از آن برای بحث پیرامون روشهای علوم استفاده می‏کنند.این روش، حداقل، ما را با روشهای ممکن تحقیق در فلسفه علم آشنا می‏سازد.توضیح این طریق از دیدگاه متفکرین اسلامی چنین است که: اسلوب و روش فکری خاص هر علمی عبارت است از یک نوع ارتباط فکری خاصی که بین انسان و موضوع آن علم باید برقرار شود و بدیهی است که نوع ارتباط فکری بین انسان و شئ از اشیا بستگی دارد به نحوه وجود و واقعیت آن شئ.مثلا اگر شیئی از نوع اجسام است، ناچار باید ارتباط جسمانی و مادی بین انسان و آن شئ برقرار شود و احساس و آزمایش عملی همان ارتباطات مادی است که دستگاه فکر با اشیا پیدا می‏کند.و اگر آن شئ وجود نفسانی دارد باید به مشاهده حضوری و نفسانی که یگانه وسیله ارتباط ذهن با آن شئ است پرداخته شود و اگر آن شئ کیفیت عقلانی دارد، یعنی حقیقتی است که عقل با عمال قوه انتزاع آن را یافته است باید با سبک قیاس و برهان و تحلیل عقلانی مورد بررسی قرار گیرد.

در نگاهی دیگر حیثیت ذهنی علم مورد نظر است.در این مقام نظر به ذهنیات است از آن جهت که وراء خود را به نمایش می‏گذارند و مرآت برای مرتبه دیگر می‏باشند.از این جهت ادراکات و علوم ما، موضوع بحث معرفت‏شناسی و منطق می‏توانند قرار بگیرند.از این نگاه می‏توان چنین‏پرسشهایی را مطرح ساخت که:آیا علوم ما حقیقی هستند یا اعتباری؟مفاهیم علم ما ماهوی است یا فلسفی یا منطقی؟این مفاهیم کلی است یا جزئی؟بدیهی است یا نظری؟ و...

از دیدگاه دیگر می‏توان کیفیت و نحوه حصول مفاهیم علوم را در نظر گرفت.از این جهت می‏توان با بحث علم النفس فلسفی(و بلکه تجربی)در مورد آنها پرداخت.

راه دیگر برای وصول به روش تحقیق در فلسفه علم، تأمل در مسائل مطرح شده در این حیطه می‏باشد.بررسی مسائل و مباحث عرضه شده در فلسفه علم نشان دهنده استفاده از روشهایی چون روش عقلی و غیر عقلی(نقلی و...)می‏باشد مباحثی که در فلسفه علم مطرح می‏شوند سلسله‏ای از مباحث هستند که مربوط به منطق، روش‏شناسی، معرفت‏شناسی و تاریخ علوم هستند در عین اینکه باید افزود برخی از متفکرین مسائلی را مطرح کرده‏اد که در حیطه فلسفه(هستی‏شناسی)نیز می‏گنجد مانند مسأله واقعیت علم و نحوه وجود علم و...یا برخی از مسائل است که در قلمرو جامعه شناسی علم قرار می‏گیرند.

راه سوم برای تعیین روش در فلسفه علم استفاده از آراء فلاسفه علم و محققین این رشته است که در خصوص منابع تحقیق در فلسفه علم بیان داشته‏اند.فلاسفه علم در ابتدای قرن بیستم در مباحث خود، اساسا به منطق و روش‏شناسی اهمیت می‏دادند.پوپر از یک طرف نظر به منطق و روش‏شناسی دارد و از طرف دیگر به تاریخ علم اهمیت می‏دهد. تامس کوهن نظر به تاریخ علم و بیش از آن به جامعه‏شناسی علم دارد.

مطالعه از:

1.       سایت در جستجوی حقیقت، فلسفه علم چیست؟ نویسنده : امید، مسعود

2.       لازی، جان، درآمدی تاریخی به فلسفه علم، ترجمه علی پایا، مرکز نشر دانشگاهی، سال 62، ص 1-3.

3.       باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، مرکز نشر دانشگاهی، سال 62، ص 158 و 159.

4.       وایتهد، آلفرد نورث، سرگذشت اندیشه‏ها، ترجمه دکتر عبد الرحیم گواهی با نقد و بررسی استاد جعفری، ص 343-345.

5.       باربور، ایان، علم و دین، ص 161-162.

6.       مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج 1، ص 68.

7.       -جعفری، محمد تقی، تحقیقی، در فلسفه علم، دانشگاه صنعتی شریف، سال 72، ص 40.

8.       دهباشی، مهدی، فلسفه علم، ج 1، پیمان، سال 62، ص 27

9.       -پوپر، کارل ریموند، منطق اکتشاف علمی، ج 1، ص 33-34.

10.   راین، آلن، فلسفه علوم اجتماعی، پیشگفتار مترجم

11.   جعفری، محمد تقی تحقیقی، در فلسفه عم، ص 107-114.


92/5/3::: 5:29 ص
نظر()